2024-03-28T15:16:16Z
https://srjournal.areeo.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=12489
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1393
28
2
استفاده از کلروفیل سنج مینولتا SPAD-502 برای برآورد غلظت نیتروژن برگ و پروتئین دانه در سه رقم گندم
عزیز
مجیدی
استفاده از روشهائی که بدون نیاز به تخریب بافت، وضعیت تغذیهای نیتروژن (N) گیاه را به سرعت برآورد کنند میتواند در عملیات مدیریت کود نیتروژن سودمند باشد. هدف از انجام این تحقیق، برآورد غلظت نیتروژن برگ و پروتئین دانه با استفاده از کلروفیل سنج مینولتا مدلSPAD-502بدون نیاز به تخریب بافت گیاه در سه رقم گندم (Triticum aestivum L.) بود. آزمایش شامل سه رقم گندم (زرین، الوند و دوروم) و شش تیمار کودی نیتروژن (150-0 کیلوگرم در هکتار) بود که به صورت فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی به مدت سه سال زراعی (89-1387) به اجرا گذاشته شد. قرائتهای کلروفیل سنج در بخش میانی آخرین برگ توسعه یافته در مراحل رشد تولید اولین گره ساقه (زادوکس- GS 31) و قبل از ظهور خوشه (GS 41) به انجام رسید. کلروفیل سنج تفاوتهای عملکرد دانه مربوط به سطوح کودی نیتروژن را در مراحل GS 31 و GS 41 بطور کاملاً معنیداری تشخیص داد. تفاوتهای معنیداری نیز در قرائتهای کلروفیل سنج در بین ارقام گندم وجود داشت. کلروفیل سنج SPAD پیشبینی ضعیفی از عملکرد دانه ارائه نمود ( 01/0R2>< 06/0)، ولی بطور موفقیت آمیزی غلظت نیتروژن کل را در برگ پیشبینی نمود (**88/0R2><**63/0). معادلات رگرسیونی معنیداری در بین قرائتهای SPAD با غلظت نیتروژن برگ و پروتئین دانه در تمامی ارقام مورد مطالعه بدست آمد. بهترین همبستگی در بین قرائتهای کلروفیل سنج با نیتروژن برگ و مقدار پروتئین دانه در مرحله GS 41 حاصل شد ( **79/0R2><**4/0).نتایج نشان داد که کلروفیل سنج SPAD-502 میتواند وسیله مفیدی برای برآورد وضعیت تغذیهای نیتروژن برگ بدون نیاز به تخریب بافت جهت انجام توصیههای کودی ازت و پروتئین دانه گندم باشد، ولی قرائتهای آن باید برای ارقام غالب کشت شده در منطقه آذربایجانغربی واسنجی شود.
نیتروژن
شاخص کلروفیل
مراحل رشد
گندم پائیزه
2014
08
23
245
254
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120333_11db89e41eac1f07ffc6aea4b0d26dd6.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1393
28
2
تأثیر نیتروژن، گوگرد، روی و بور بر عملکرد و اجزاء عملکرد کلزا و کارایی مصرف نیتروژن
کامران
میرزاشاهی
کلزا از جمله گیاهان زراعی محسوب میگردد که در طول دوره رشد به مقادیر زیادی نیتروژن نیاز دارد. افزایش کارایی این عنصر علاوه بر افزایش سود اقتصادی، موجب کاهش آلودگی محیط زیست نیز میشود. لذا به منظور بررسی تأثیرکاربرد نیتروژن، گوگرد، روی و بور بر عملکرد و اجزاء عملکردکلزا Brassica napus L.) ) رقم PF و شاخصهای کارایی نیتروژن، این آزمایش طی دو سال زراعی (1390- 1389 ) به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد- دزفول اجراء گردید. تیمارها شامل نیتروژن در سه سطح (صفر، مصرف نیتروژن بر اساس پتانسیل تولید مزرعه و30% کمتر از مقدار اولیه) و گوگرد، روی و بور در هشت سطح (بدون مصرف گوگرد، روی بور، مصرف گوگرد، مصرف روی، مصرف بور، مصرف گوگرد + روی، مصرف گوگرد + بور، مصرف روی + بور و مصرف گوگرد+ روی + بور) بودند. اثر اصلی نیتروژن بر عملکردهای دانه و روغن، اجزاء عملکرد، شاخصهای کارایی نیتروژن و نیترات باقیمانده خاک معنیدار بود. بالاترین عملکرد دانه(1/3 تن در هکتار) از مصرف نیتروژن به میزان 30 % کمتر از مقدار اولیه (136 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) بدست آمد. اثر اصلی سطوح گوگرد، روی و بور بر صفات مورد بررسی بجز تعداد دانه در غلاف و کارایی استفاده نیتروژن معنیدار گردید، به نحوی که بالاترین عملکرد دانه (7/2 تن در هکتار) از مصرف توأم گوگرد، روی و بور حاصل شد. با افزایش مصرف نیتروژن و نیز با مصرف گوگرد، روی و بور شاخصهای کارایی نیتروژن به ترتیب کاهش و افزایش داشت. با عنایت به نتایج بدست آمده، مصرف نیتروژن (30 % کمتر از مقدار اولیه) و گوگرد+ روی + بور برای کلزا در این منطقه قابل توصیه میباشد.
شاخصهای کارایی نیتروژن
عملکرد دانه
عناصر کم مصرف
کلزا
2014
08
23
255
264
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120335_56d85cdfac822e79a76a42836214620f.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1393
28
2
اثر نسبت های مختلف نیتروژن آمونیومی به نیتروژن کل بر رشد و غلظت عناصر معدنی در برگ سیب ارقام گلاب و گرانی اسمیت
سلیم محمد
سکری
مصباح
بابالار
حسین
لسانی
محمدعلی
عسکری سرچشمه
تغذیه مناسب درختان میوه از عوامل اساسی در تولید محصول با کیفیت بالا میباشد.اثر پنج نوع محلول غذایی با نسبتهای متفاوت نیتروژن آمونیومی به نیتروژن کل بر میزان رشد و درصد عناصر نیتروژن، پتاسیم، کلسیم، منیزیم و آهن برگ نهالهای سیب ارقام گلاب و گرانی اسمیت در یک فصل رشد بررسی شد. نسبت آمونیوم به نیتروژن کل در محلولهای غذایی شماره 1 تا 5 به ترتیبmeq L-1 03/0 ، 14/0 ، 10/0 ، 07/0 و 04/0 بود. pH محلولهای غذایی روی 1/0± 5/6 تنظیم گردید. آزمایش در قالب بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار اجرا شد. نتایج حاصل از ارزیابی دادهها نشان داد که افزایش غلظت آمونیوم در سطح 5 % افزایش معنیداری در سطح برگ، طول ساقه، طول شاخههای سال جاری، میزان رطوبت برگ و غلظت آهن در برگها را موجب شد. درحالی که قطر ساقه غلظت عناصر کلسیم، پتاسیم و منیزیم برگها با افزایش غلظت آمونیوم کاهش معنیداری را نشان دادند. تعداد شاخههای سال جاری، قطر شاخههای سال جاری، درصد ماده خشک و غلظت نیتروژن کل در برگها تحت تأثیر نسبتهای مختلف آمونیوم به نیتروژن کل اختلاف معنیداری را نشان ندادند.
محلول های غذایی
عناصر غذایی کم مصرف
2014
08
23
265
275
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120336_18bb0d0c6aba921962ee2735c1c98bdb.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1393
28
2
تأثیر زیرشکنی و روشهای خاکورزی بر برخی از خصوصیات فیزیکی خاک و عملکرد آفتابگردان
محسن
حیدری سلطانآبادی
حمیدرضا
سالمی
مختار
میرانزاده
این مطالعه به منظور بررسی اثر زیرشکنی و روشهای خاکورزی بر برخی از خصوصیات فیزیکی خاک و عملکرد آفتابگردان روغنی در ایستگاه تحقیقاتی کبوترآباد واقع در 25 کیلومتری جنوب شرقی اصفهان، اجرا شد. طرح بهصورت بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد که تیمارهای آزمایش شامل 1- شخم با گاوآهن برگرداندار تا عمق 25-20 سانتیمتر و کشت در کف کرت (T1) 2- شخم با گاوآهن برگرداندار تا عمق 25-20 سانتیمتر و کشت بر روی پشته (T2) 3- زیرشکنی بهوسیله سابسویلر تا عمق 45-40 سانتیمتر و متعاقب آن شخم با گاوآهن برگرداندار تا عمق 25-20 سانتیمتر و کشت در کف کرت (T3)، خاکورزی نواری و کشت در کف کرت )(T4، خاکورزی نواری به همراه سابسویلر و کشت درکف کرت (T5) و خاکورزی نواری به همراه ایجاد جوی در نوار و کشت در کف آن (6T) بودند. صفات جرم مخصوص ظاهری خاک، مقاومت به نفوذ خاک، سرعت نهایی نفوذ آب در خاک و خصوصیات گیاهی شامل طول ریشه اصلی، ارتفاع بوته، قطر ساقه، قطر طبق، عملکرد دانه، وزن هزار دانه، وزن خشک بوته و درصد روغن دانه اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که استفاده از روشهای متفاوت خاکورزی در مقدار جرم مخصوص ظاهری خاک تفاوت معنیداری ایجاد نمیکند. مقادیر مقاومت به نفوذ خاک به غیر از عمق 30 سانتیمتر، در سایر عمقها تفاوت معنیداری ندارند. سرعت نهایی نفوذ آب در خاک زیرشکن شده بهصورت معنیدار بیشتر از شخم مرسوم است. در مورد اندازهگیریهای گیاهی مشاهده شد که قطر ساقه در تیمار T6 بهصورت معنیدار بیشتر از سایر تیمارها است. در دیگر موارد اندازهگیری شده از جمله عملکرد دانه و راندمان مصرف آب در گیاه تفاوت معنیداری مشاهده نمیشود. با توجه به عدم تاثیر عملیات زیرشکنی بر عملکرد آفتابگردان روغنی و هزینه بالای اجرا، استفاده از این عملیات در منطقه کبوترآباد ضرورت پیدا نمیکند. در صورتیکه ادوات و تجهیزات مناسب خاکورزی نواری دردسترس قرار گیرد، خاکورزی نواری قابل توصیه است.
آفتابگردان
خاکورزی
جرم مخصوص ظاهری
مقاومت به نفوذ
عملکرد محصول
2014
08
23
277
584
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120339_5395acc4c924680724f5d788e594888a.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1393
28
2
تأثیر تنش شوری بر فرایند تثبیت بیولوژیک نیتروژن و شاخصهای رشد دو رقم سویا در مراحل مختلف فنولوژیک
آمنه
آقاجانی
حسین
بشارتی
مقاومت به شوری در گیاهان یک پدیدهی چند وجهی است که عوامل زیادی از جمله ویژگیهای مورفولوژیک و شرایط فیزیولوژیکی گیاه در آن تأثیر داشته و کاهش رشد و عملکرد گیاه بسته به نوع گیاه، سطح شوری و ترکیب یونی املاح متغیر میباشد. در شرایط شوری، در لگومها، رشد تارهای کشنده، ترشحات موسیلاژی ریشه، نفوذ باکتریهای ریزوبیوم در ریشه و تشکیل گره توسط آنها و نهایتاً تثبیت بیولوژیک نیتروژن در گیاه کاهش مییابد. گره بندی گیاهان تیره لگومینوز نسبت به رشد آنها از حساسیت بیشتری برخوردار است، لذا با شناخت مراحل حساس تر رشد گیاه به شوری و اعمال مدیریت مناسب میتوان صدمات شوری بر گیاه را کاهش داد، از سوی دیگر استفاده بی رویه و غیر اصولی کودهای شیمیایی از جمله کودهای نیتروژنی در اراضی شور باعث تشدید اثر شوری بر گیاه میگردد. استفاده از باکتریهای همزیست با گیاهان لگوم به عنوان یکی از راه کارهای کاهش مصرف کودهای نیتروژنی مطرح بوده و در اراضی شور، ضمن تأمین نیتروژن مورد نیاز گیاه، شوری ناشی از مصرف کودهای نیتروژنی را نیز منتفی میسازد. تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر شوری بر رشد و تثبیت بیولوژیکی نیتروژن در همزیستی سویا – ریزوبیوم و جایگزینی بخشی از کودهای نیتروژنی با مایه تلقیحهای ریزوبیومی و کاهش اثرات سوء ناشی از مصرف کودهای نیتروژنی در شرایط تنش شوری بر روی دو رقم سویا در گلخانه انجام گرفت. آزمایش گلخانهای کشت سویا در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی و به صورت فاکتوریل در سه تکرار انجام شد. فاکتورها شامل: فاکتور رقم در 2 سطح (M7 , L90 )، فاکتور شوری در 4 سطح (آب آبیاری منطقه با شوری 53/0 دسیزیمنس بر متر، آبهایی با شوریهای 5/2، 5/4، 5/6 دسیزیمنس بر متر از منبع کلرورسدیم)، فاکتور کودی در 3 سطح (بدون کود نیتروژنی و باکتری، با کود نیتروژنی به مقدار 150 کیلوگرم در هکتار و تلقیح با باکتری همزیست)، فاکتور مرحله زمانی در 5 سطح (یک ماه بعد از کشت، گلدهی، تشکیل غلاف، تشکیل دانه، پر شدن دانه) بودند. گیاهان در 5 مرحله زمانی (یک ماه پس از کشت، گلدهی، تشکیل غلاف، تشکیل دانه و پر شدن دانه) برداشت شدند و در هر مرحله زمانی وزن خشک اندام هوایی، ریشه و گره، تعداد گره، غلظت نیتروژن، نیتروژن جذب شده، مؤثر بودن همزیستی اندازهگیری شدند. به منظور تحلیل آماری دادهها از نرم افزار MSTAT-C و برای مقایسه میانگین شاخصهای آماری مورد نظر از آزمون چند دامنهای دانکن استفاده گردید. در مورد تمام شاخصهای اندازهگیری شده، غیر از غلظت نیتروژن و مقدار نیتروژن جذب شده، رقم M7 نسبت به رقم L90 برتری داشت و تفاوت آنها معنیدار بود، افزایش شوری باعث کاهش معنیدار شاخصهای اندازهگیری شده در هر دو رقم گردید. اثر متقابل شوری و کود نیتروژنی نشان داد که در شرایط بدون تنش شوری (آب آبیاری منطقه با شوری 53/0 دسی زیمنس برمتر) مصرف کود نیتروژنی باعث رشد بهتر گیاه و افزایش وزن خشک اندام هوایی شد. شاخصهای وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک ریشه، نیتروژن جذب شده، وزن خشک و تعداد گره، دارای کمترین مقدار در مرحله یک ماه پس از کشت و بیشترین مقدار در مرحله پر شدن دانه بودند؛ شاخص غلظت نیتروژن دارای بیشترین مقدار در مرحله گلدهی و کمترین مقدار در مرحله یک ماه پس از کشت بودند. شاخصهای مؤثر بودن همزیستی دارای بیشترین مقدار در مرحله گلدهی و کمترین مقدار در مرحله پر شدن دانه بود. تلقیح باکتری نسبت به شاهد تلقیح نشده در تمام مراحل رشد و در تمام سطوح شوری وزن خشک بشتری را تولید نمود و تفاوت دو تیمار باکتری و شاهد فقط در آخرین سطح شوری و در مراحل تشکیل دانه و پرشدن دانه معنیدار نبود.
تنش شوری
کود نیتروژنه
مایه تلقیح ریزوبیوم
سویا
مراحل رشد
2014
08
23
287
293
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120340_1250a94309f91ed34fe880862bf8039d.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1393
28
2
بررسی روند تغییرات اندامهای زیر زمینی زعفران در اثر کاربرد کودهای آلی، زیستی و شیمیایی
زهرا
رسولی
سعیده
ملکی فراهانی
حسین
بشارتی
زعفران زراعی از جمله گیاهان مزیتدار دارویی ایران میباشد. این گیاه عقیم بوده و تاکنون اصلاح آن از طریق بهنژادی در کشور میسر نشده است؛ لذا کاشت بنههای بزرگ و بارورتر تنها گزینه موجود جهت تداوم عملکرد مطلوب در طی سالیان بهرهوری از مزرعه میباشد. در این تحقیق تأثیر سطوح مختلف کودهای شیمیایی و غیر شیمیایی بر تعداد، ابعاد و عملکرد انواع بنههای زعفران بررسی شد. این آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 12 تیمار انجام شد. تیمارها شامل دو عامل کود شیمیایی نیتروژن در سه سطح (0%، 50% و 100% مقدار توصیه شده مبنی بر آزمون خاک) و کودهای غیر شیمیایی در چهار سطح (بدون کود، 10 تن در هکتار ورمی کمپوست، کود زیستی حاوی باکتریهای سودوموناس و باسیلوس و تلفیق مقادیر کامل کود زیستی و ورمی کمپوست) بودند. نتایج نشان دادند که مصرف 50% مقدار توصیه شده نیتروژن، به همراه تلفیق کود زیستی و ورمی کمپوست بالاترین تعداد، عملکرد تر و خشک بنههای اصلی و دختری را به ترتیب با مقادیر 880 عدد در متر مربع، 1/4 کیلوگرم و 5/2 کیلوگرم در مترمربع تولید کرد. همچنین عملکرد خشک کل بنه 29/9 برابر نسبت به تیمار شاهد افزایش یافت. پس از آن، تیمارهای تلفیق ورمی کمپوست با به ترتیب 100% و 50% کود شیمیایی مؤثرترین تیمارها بودند. در نهایت میتوان اظهار نمود که کاربرد تلفیق کودهای غیر شیمیایی در ترکیب با نصف کودهای شیمیایی توصیه شده موفق ترین تیمار است.
بنه
باکتریهای محرک رشد
ورمی کمپوست
کود نیتروژن
2014
08
23
296
312
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120355_e9e2c66eb1a48ccb4078f264880b66aa.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1393
28
2
تأثیر کاربرد کمپوست زباله شهری بر غلظت آهن و منگنز در خاک و گیاه ذرت (Zea Mays L.)
مریم
فلاحی مطلق
عبدالامیر
بستانی
به منظور بررسی تاثیر کاربرد کمپوست زباله شهری بر غلظت آهن و منگنز در خاک تحت کشت ذرت علوفهای، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی با دو عامل الف) مقادیر مختلف کمپوست زباله شهری در چهار سطح صفر، 30،15 و 60 تن بر هکتار و ب) زمان مصرف در دو سطح اعمال یک ساله و دو ساله کمپوست در سه تکرار اجرا شد. نتایج نشان داد کمپوست زباله شهری تأثیر معنیداری بر کاهش pH و افزایش ظرفیت تبادل کاتیونی و کربن آلی خاک داشت (p≤0.01). کمپوست زباله شهری باعث افزایش معنیدار آهن و منگنز کل خاک و قابل استخراج با DTPA گردید (p≤0.01). بیشترین مقدار آهن و منگنز قابل جذب به ترتیب برابر با 03/12 و 52/18 میلیگرم در کیلوگرم، مربوط به تیمار 60 تن درهکتار سال دوم بدست آمد به طوری که در مقایسه با تیمار شاهد برای آهن 89/275 % و برای منگنز 75/45 درصد افزایش نشان داد. نتایج نشان داد کمپوست زباله شهری اثر معنیداری بر افزایش غلظت آهن و منگنز در ریشه و اندام هوایی داشت (p≤0.01). بیشترین مقدار جذب آهن و منگنز در تیمار سال دوم 60 تن بر هکتار مشاهده شد که در مقایسه با شاهد برای عنصر آهن در ریشه و اندام هوایی به ترتیب 59/69 و 48/81 درصد و برای عنصر منگنز در ریشه و اندام هوایی به ترتیب 46 % و 52/37 درصد افزایش یافت. بیشترین مقدار عامل دسترسی زیستی برای آهن و منگنز، مربوط به تیمار 60 تن درهکتار سال دوم بدست آمد به طوری که در مقایسه با تیمار شاهد برای آهن 280 % و برای منگنز 33/33 درصد افزایش نشان داد. همچنین بیشترین مقدار عامل انتقال از خاک به اندام هوایی برای آهن و منگنز، مربوط به تیمار 60 تن درهکتار سال دوم بدست آمد که در مقایسه با تیمار شاهد برای آهن 70 و برای منگنز 18/30 درصد افزایش نشان داد. همبستگی مثبت و معنیداری بین آهن و منگنز کل و قابل استخراج با DTPA در خاک و غلظت این عناصر در ریشه و اندام هوایی گیاه مشاهده شد.
آهن و منگنز کل و قابل استخراج با DTPA
مقدار جذب آهن و منگنز
2014
08
23
313
329
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120356_0bf7559c1005e135e256ac33844e5193.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1393
28
2
مقایسه تأثیر اسید سولفورو و اسید سولفوریک بر خصوصیات کیفی خاک و رشد گیاه سویا
محمد
پسندیده
پرویز
مهاجرمیلانی
علیاکبر
عزیزیزهان
در فرایند پالایش منابع عظیم سوختهای فسیلی در ایران، سالانه مقادیر زیادی گوگرد تولید میشود که بخش عمده آن برای تولید اسید سولفوریک مورد استفاده قرار میگیرد. اسید سولفوریک بطور موفقیت آمیزی در اصلاح خاکهای آهکی کاربرد دارد. برای مقایسه اثر بخشی اسید سولفورو (حاصل از دستگاه گوگردسوز تولیدی موسسه تحقیقات خاک و آب) با اسید سولفوریک در خصوصیات کیفی آب آبیاری، خاک و رشد گیاه، آزمایشی گلدانی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تیمار و در سه تکرار در سال 1391 اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل شاهد (آب آبیاری با 6/7= pH)، آب اسیدی حاصل از اسیدسولفوریک (آب آبیاری با 6 = pH) و آب اسیدی حاصل از اسیدسولفورو (آب آبیاری با 6 = pH) بود. بررسی تأثیر تیمارها بر خصوصیات شیمیایی خاک و رشد گیاه در دو آزمایش جداگانه انجام شد. برای بررسی تأثیر تیمارها بر خصوصیات خاک، ابتدا خاک گلدانهای 8 کیلوگرمی با اعمال تیمارهای مذکور در هفت نوبت به رطوبت ظرفیت مزرعه (FC) رسیده و هوا خشک گردید. پس از هفت نوبت آبیاری، برخی خصوصیات شیمیایی خاک (از جمله pH, EC, OC, P, K, Mn, Fe, Zn, Cu) اندازهگیری شد. سپس برای بررسی تأثیر تیمارها بر رشد گیاه در خاکهای مذکور سویا کشت گردید. برخی پارامترهای رشد از قبیل سبزینگی برگ، ارتفاع بوته، وزن خشک اندام هوایی و عناصر غذایی برگ اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که تأثیر تیمارهای آزمایشی قبل از کشت گیاه بر کربن آلی و pH خاک ناچیز بود اما مقادیر شوری، غلظت پتاسیم، فسفر و عناصر کممصرف خاک نسبت به تیمار شاهد اختلاف معنیداری نشان داد. تأثیر تیمارهای آزمایشی با کشت گیاه نشان داد که غلظت عناصر نیتروژن و پتاسیم برگ نسبت به تیمار شاهد اختلاف چندانی ندارد اما این اختلاف در مورد عناصر غذایی کم مصرف در سطح آماری 5% معنیدار بود. با توجه به نتایج این آزمایش، میتوان گفت که تأثیر اسید سولفورو در آب آبیاری با 6=pH بر روی خاک، مشابه تأثیر افزایش اسید سولفوریک در آب آبیاری است و مصرف آب اسیدی سبب افزایش غلظت آهن، روی، فسفر و منگنز در گیاه سویا شده است.
آب اسیدی
گوگردسوز
کیفیت آب
خاک آهکی
2014
08
23
332
339
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120357_5a4951c3b8dd8bc87a26f4ed8ecccca7.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1393
28
2
ارزیابی اثر پایداری مقیاس در بهینهسازی مدیریت نمونهبرداری برخی از ویژگیهای خاکهای شالیزاری
ناصر
دوات گر
مریم
شکوری کتیگری
الگوی نمونهبرداری، تعداد نمونه، و فاصله نمونهها نقش بسیار مهمی در کیفیت نقشه متغیرهای محیطی دارد. این تحقیق با هدف بهینه سازی مدیریت نمونهبرداری ( تعداد، فاصله و الگوی نمونهبرداری) با استفاده از تلفیق پایداری مقیاس، تغییرپذیری و موازنه واریانس تخمین-هزینه اندازهگیری انجام شد. ویژگیهای خاک مطالعه شده عبارت از نیتروژنکل، فسفر و پتاسیم قابل استفاده دراراضی شالیزاری استان گیلان بودند. برای این منظور چهار مقیاس متفاوت نمونهبرداری در یک محدوده 306 هکتار از اراضی شالیزاری در نظر گرفته شد. مقیاس اول شامل 357 نمونه از شبکهای با ابعاد 50×100 متر، مقیاس دوم شامل 127 نمونه از شبکهای با ابعاد 100×200 متر، مقیاس سوم شامل 74 نمونه از شبکهای با ابعاد 200×400 متر و مقیاس چهارم شامل 43 نمونه از شبکهای با ابعاد 400×800 متر بود. اندازه وابستگی مکانی و پایداری مقیاس به ترتیب با استفاده از تغییرنما و پارامتر ((هارست)) ارزیابی گردید. راهبرد موازنه واریانس تخمین- هزینه در ویژگیهای خاک که دارای خودتشابهی و پایداری مقیاس بودند؛ از نظر اقتصاد اندازهگیری مؤثر بود. تعداد و فاصله بهینه برای فسفر و پتاسیم قابل استفاده که در ناحیه مطالعه شده خود تشابهی نشان دادند، به تعداد 240 نمونه با الگوی نمونهبرداری مستطیل شکل با ابعاد 75×150متر در راستای 44 درجه شمالی-غربی ناحیه مطالعه شده به دست آمد، اما برای ویژگیهایی که با تبدیل مقیاس غیریکنواختی و ناپایداری مقیاس نشان دادند و ساختار مکانی آنها از نظامدار به تصادفی تبدیل گردید (مانند نیتروژن کل در ناحیه مطالعه شده) موازنه واریانس تخمین-هزینه اندازهگیری کارا به نظر نمیرسد.
پارامترهارست
تغییرات مکانی
خود تشابهی
کریجینگ
موازنه واریانس تخمین- هزینه
2014
08
23
341
350
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120892_812cde0d5cb403ad4f81942812288590.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1393
28
2
بررسی تأثیر شرایط اکوئیک بر شکلهای مختلف آهن و منگنز در خاکهای اینسپتی سول زیر کشت برنج و کیوی
علیرضا
راهب
احمد
حیدری
محمد جواد
محبی صادق
غرقاب درازمدت و ایجاد شرایط احیاء در نهایت به رژیم رطوبتی یا شرایط اکوئیک در خاک منجر میشود. این وضعیت، کیفیت خاک، شرایط رشد گیاه و سایر موجودات زنده را تحت تأثیر قرار میدهد. ویژگیهای مورفولوژیکی و شیمیایی خاک به ویژه نوع و میزان شکلهای مختلف آهن و منگنز به وضعیت زهکشی خاک بستگی دارد. منطقه مورد مطالعه با وسعتی حدود 10 هکتار در ایستگاه تحقیقات برنج کشور (غرب شهرستان تنکابن، استان مازندران) واقع میباشد. اشباع از درون و از سطح خاک به منظور کشت برنج، شرایط ویژهای را برای بروز شکلهای شیمیایی و مورفولوژیکی مختلف آهن و منگنز موجب شده است. برای انجام این پژوهش شکلهای مختلف آهن از جمله آهن محلول، بلورین، غیر بلورین و کل و همچنین کانیشناسی عوارض اکسید و احیاء در 5 خاکرخ مورد بررسی واقع شد. منگنز محلول ارتباط نزدیکی با میزان مواد آلی و pH خاک نشان داد به طوریکه مقدار آن در افقهای سطحی غنی از مواد آلی، بالاتر بوده و با عمق کاهش یافت، همچنین با کاهش pH در اعماق برخی خاکرخها افزایش نشان داد. ماده آلی همچنین با ایجاد کمپلکسهای پایدار با آهن نقش مؤثری بر مقدار شکلهای اندازهگیری شده آهن نشان میدهد. نتایج نشان داد که ماده آلی، شرایط اکوئیک، pH و انقطاع سنگی نقش مهمی در توزیع عمودی شکلهای مختلف آهن و منگنز به ویژه آهن قابل استخراج با اگزالات آمونیوم (Feo) و آهن قابل استخراج با سیترات دی تیونات (Fed) ایفا میکنند. مقایسه نتایج تجزیه عنصری (EDS) تأییدکننده مقادیر قابل توجه آهن در خاکهای زیر کشت کیوی میباشد. کانیشناسی عوارض اکسید و احیاء در شرایط شالیزاری و غیرشالیزاری نیز مؤید غالب بودن کانی لپیدوکروسایت بود.
آهن محلول
انقطاع سنگی
خصوصیات فیزیکوشیمیایی
شرایط غرقاب
ماده آلی
2014
08
23
351
362
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120893_8d87c96eac618bdb9558295fa33cc838.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1393
28
2
شکلهای شیمیایی و زیست فراهمی روی در دو خاک آهکی و رابطه این شکلها با غلظت روی در گیاه ذرت تحت تأثیر کاربرد لجن فاضلاب
حمیدرضا
بوستانی
عبدالمجید
رونقی
برای درک زیست فراهمی و تحرک عناصر غذایی در خاکهای تیمار شده با لجن فاضلاب، اطلاع از شکلهای شیمیایی عناصر، ضروری است. به منظور مطالعه اثر کاربرد لجن فاضلاب و نوع بافت خاک بر شکلهای شیمیایی و زیست فراهمی روی در خاک و همچنین غلظت روی در گیاه ذرت، آزمایشی به صورت فاکتوریل در شرایط گلخانهای در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل پنج سطح لجن فاضلاب (1، 2، 4 و 8 درصد وزنی) و دو بافت خاک (شنی و لوم رسی) بودند. از روش عصارهگیری دنبالهای اسپوزیتو و همکاران برای تعیین شکلهای شیمیایی روی در خاک استفاده شد. برای مقایسه زیست فراهمی روی در دو بافت مورد مطالعه از روش شاخص تفکیک کاهش یافته استفاده شد. نتایج نشان داد که در دو بافت خاک با افزایش سطوح لجن فاضلاب، غلظت روی در اندام هوایی گیاه ذرت، به طور معنیداری افزایش یافت. ترتیب شکلهای شیمیایی روی در تیمار شاهد و تیمارهای لجن فاضلاب در بافت شنی به صورت: تتمه > کربناتی > آلی > جذب سطحی و در بافت لوم رسی به صورت: تتمه >کربناتی > جذب سطحی بود. بر اثر کاربرد لجن فاضلاب به ترتیب شکلهای کربناتی، جذب سطحی و تتمه روی در بافت لوم رسی و در بافت شنی به ترتیب شکلهای جذب سطحی، کربناتی، آلی وتتمه، بهترین رابطه رگرسیونی (بیشترین ضریب تبیین) را با غلظت روی در اندام هوایی گیاه ذرت نشان دادند. بر اساس شاخص تفکیک کاهشی محاسبه شده، زیست فراهمی روی در تیمار شاهد و همه سطوح لجن فاضلاب، در بافت شنی بیشتر از بافت لوم رسی بود. در بافت شنی با افزایش سطوح لجن فاضلاب زیست فراهمی روی به طور چشمگیری افزایش یافت در حال که در بافت لوم رسی چنین روندی مشاهده نشد. بطورکلی، اثر کاربرد لجن فاضلاب بر زیست فراهمی و شکلهای روی در بافتهای مختلف خاک و ارتباط این شکلها با غلظت این عنصر غذایی در ذرت متفاوت بود که بایستی در مدیریت و کاربرد لجن فاضلاب در نظر گرفته شود.
عصارهگیری دنبالهای
2014
08
23
363
374
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120894_47be847dc5f7ae9ff9e478625b6f551f.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1393
28
2
ارتباط شکلهای شیمیایی روی با شاخصهای لوبیا در برخی خاکهای آهکی با و بدون لجن فاضلاب
حمیدرضا
متقیان
علیرضا
حسین پور
بررسی ارتباط شکلهای روی با شاخصهای گیاه در خاک امکان تعیین شکل یا شکلهای قابل استفاده این عنصر را میدهد. در این تحقیق 10 نمونه خاک آهکی انتخاب و سپس خاکهای تیمارنشده و تیمارشده با لجن فاضلاب (1٪ وزنی- وزنی) به مدت 1 ماه در رطوبت ظرفیت مزرعه خوابانده شدند. قبل از کشت در خاکهای تیمارنشده و تیمارشده، شکلهای شیمیایی روی (تبادلی، پیوندشده با کربناتها، پیوندشده با اکسیدهای آهن و منگنز، پیوندشده با مادهآلی و باقیمانده) تعیین شدند. سپس، بذرهای لوبیا در هر گلدانکشت و پس از 8 هفته بخش هوایی گیاهان برداشت و غلظت، ماده خشک، جذب روی پاسخ و عملکرد نسبی تعیین شد. نتایج نشان داد که کاربرد لجن فاضلاب سبب افزایش تمام شکلها روی شد. نتایج کشت گلدانی نشان داد که در خاکهای تیمارنشده، بین غلظت، ماده خشک و جذب روی و روی پیوندشده با اکسیدهای آهن و منگنز همبستگی معنیداری وجود داشت. همچنین در خاکهای تیمارشده، ماده خشک با همه شکلها روی (بهجز روی پیوندشده با اکسیدهای آهن و منگنز) همبستگی معنیداری (*65/0-*77/0-r=) داشت. همچنین، پاسخ و عملکرد نسبی با روی تبادلی همبستگی معنیداریداشتند. نتایج این تحقیق نشان داد که شکلها دارای قابلیت استفاده در خاکهای تیمارنشده و تیمارشده زیر کشت لوبیا متفاوت بودند.
روی پیوندشده با اکسیدهای آهن و منگنز
جذب روی
2014
08
23
375
386
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120895_bf6e8a69da16cd6887cbc313615a3170.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1393
28
2
تغییرات غلظت عناصر دو ظرفیتی در ریشه، ساقه و برگ ژربرا تحت تأثیر مقادیر مختلف کلسیم و هومیک اسید
مریم
حقیقی
علی
نیکبخت
مشکل کاهش کیفیت گلهای ژربرا در اثر اختلال در جذب عناصر به ویژه در فصل زمستان و در مواقعی که شرایط گلخانه کاملاً مساعد نیست، یکی از مشکلات تولید کتتدگان گل بریده ژربرا است که به صورت خمش گردن حتی یک روز پس از برداشت و کاهش عمر گلدانی، خود را نشان میدهد. به منظور بررسی اثر هومیک اسید در جذب کلسیم و در مقابله با سایر عناصر دو ظرفیتی شامل روی و منیزیم آزمایشی در دانشگاه جه جیانگ کشور چین انجام شد و اثر 3 غلظت هومیک اسید (500،100 و1000 میلیگرم بر لیتر) و شاهد ( بدون هومیک اسید) به همراه دو سطح 5/3 و 7 میلی اکی والان بر لیتر کلسیم بر ژربرا رقم ’مالیبو‘بررسی شد. نتایج این آزمایش نشان داد، افزایش کلسیم به تنهایی در محیط کشت تغییری در غلظت کلسیم برگ و ریشه نداشت در حالیکه افزودن هومیک اسید با غلظت 500 میلیگرم بر لیتر مقدار کلسیم را افزایش داد. همچنین هومیک اسید توانست جذب عناصر را افزایش دهد و خصوصاً در غلظت 500 میلی گرم بر لیتر باعث افزایش جذب کلسیم، روی و منیزیم شود. غلظت منیزیم در برگ در غلظت 7 میلی اکی والان کلسیم بدون کاربرد هومیک اسید به کمترین مقدار رسید و با افزودن هومیک اسید افزایش یافت. میزان منیزیم ریشه در بالاترین سطح هومیک اسید (1000 میلیگرم بر لیتر) و 7 میلی اکی والان کلسیم به حداکثر میزان رسید. منیزیم ساقه در 7 میلی اکی والان کلسیم و 1000 میلیگرم بر لیتر هومیک اسید و پس از آن در همین غلظت کلسیم و 500 میلیگرم بر لیتر هومیک اسید بیشترین مقدار را داشت. بیشترین میزان کلسیم برگ در تیمار 7 میلی اکی والان و 500 میلیگرم بر لیتر هومیک اسید مشاهده شد. کلسیم ساقه در غلظت 7 میلی اکی والان در 1000 و سپس 500 میلیگرم بر لیتر هومیک اسید بیشترین مقدار را داشت بیشترین غلظت روی ریشه و ساقه در تیمار 7 میلی اکی والان کلسیم و 500 میلیگرم بر لیتر هومیک اسید مشاهده شد. به طور کلی هومیک اسید از طریق خاصیت کلات کنندگی باعث بهبود جذب کلسیم و عناصر غذایی دو ظرفیتی روی و منیزیم که خاصیت آنتی گونیستی با کلسیم دارند شد و استفاده از آن با غلظت500 میلیگرم بر لیتر در گلخانههای پرورش ژربرا توصیه میشود.
منیزیم
روی
هیدروپونیک
شاخه بریده
2014
08
23
387
396
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120907_084ec171ec69855981b9ca3adc69e420.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1393
28
2
بررسی ویژگیهای کمی و کیفی میوه فلفل قلمی تحت تأثیر غلظتهای مختلف پتاسیم محلول غذایی در کشت بدون خاک
صدیقه
مردانلو
محمدکاظم
سوری
سارا
دهنورد
فلفل به سبب ارزش بالای تغذیهای امروزه جایگاه خاصی در بین سبزیها دارد. ترکیبات شیمیایی متنوعی در ارزش غذایی میوه فلفل دخالت دارند. یکی از فاکتورهای مؤثر بر کیفیت محصولات، تغذیه و نسبتهای عناصر غذایی است که بر عملکرد کمی و کیفی تولید شدیداً تأثیر میگذارند. پتاسیم یکی از مهمترین عناصر در فیزیولوژی کیفیت محصولات باغی است و مقادیر بالای پتاسیم در محصولات تضمین کننده بسیاری از جنبههای کیفی گیاه و میوه میباشد. در این پژوهش نقش غلظتهای 150، 300، 400 و 500 میلیگرم بر لیتر پتاسیم از منبع نیترات پتاسیم و یا سولفات پتاسیم به عنوان تیمارهای اصلی و همچنین غلظت 235 میلیگرم بر لیتر به عنوان شاهد بر فاکتورهای کیفی (بیوشیمیایی) فلفل قلمی در شرایط گلخانهای و تحت کشت هیدروپونیک مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد میوه در تیمار 300 میلیگرم بر لیتر پتاسیم محلول غذایی بدست آمد. از نظر طول و قطر میوه با وجود یک روند افزایشی با غلظتهای پتاسیم، تفاوت معنیداری بین تیمارها وجود نداشت. غلظتهای مختلف پتاسیم محلول غذایی اثرات معنیداری بر برخی فاکتورهای بیوشیمیایی کیفیت میوه داشتند، بطوری که از نظر pH میوه تفاوت معنیداری مشاهده نشد اما از نظر اسیدیته قابل تیتراسیون غلظت 500 میلیگرم بر لیتر افزایش معنیداری نسبت به دیگر تیمارها نشان داد. مقدار ویتامین ث و مواد جامد محلول در تیمار 500 و 400 میلیگرم بر لیتر افزایش معنیداری نسبت به دیگر تیمارها نشان داد. این نتایج بیانگر آن است که گیاه فلفل قلمی برای رسیدن به بیشینه کیفیت میوه نیاز بیشتری به پتاسیم فراتر از مقدار مورد نیاز برای بیشینه عملکرد دارد.
ویتامین ث
عملکرد فلفل
تغذیه گیاه
2014
08
23
397
406
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120908_883d6b8238b10958676aa3fbceadc965.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1393
28
2
مقایسه فرسایشپذیری خاک اراضی مارنی استان زنجان با استفاده ازدستگاه شبیهساز باران
پرویز
عبدینژاد
سادات
فیضنیا
حمیدرضا
پیروان
اراضی مارنی شامل واحدهای مارنی سازندهای زمین شناسی بوده و در حدود 4438 کیلومترمربع از سطح استان زنجان معادل 20%) را تشکیل میدهند. در این مقاله به مقایسه فرسایشپذیری خاک اراضی مارنی استان زنجان با استفاده از دستگاه شبیهساز باران پرداخته شدهاست. برای این منظور با گروهبندی و تلفیق نقشههای شیب، اقلیم و واحدهای مارنی سازندهای زمین شناسی در محیط نرم افزار ArcGIS9.3 اقدام به تعریف واحدهای کاری به تعداد 18 واحد شده و در عملیات صحرایی برای هر واحدکاری سه تکرار آزمایش با استفاده از دستگاه شبیهساز باران به ابعاد کرت 1×1 متر و جمعاً 220 آزمایش انجام گردید. دادههای بهدست آمده از عملیات صحرایی با استفاده از برنامه آماری SAS و روش آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی، روش تجزیه و تحلیل مدلهای خطی (GLM Model)، آزمون F و روش مقایسه مقادیر میانگین دانکن مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی روابط بین زمان شروع، حجم و ضریب رواناب با مقدار تلفات خاک واحدهای مارنی نشان میدهد که معادله رگرسیونی آنها از نوع درجه دوم بوده و تا حدودی میتواند روند تغییرات را تفسیر نماید. تجزیه و تحلیل آماری دادهها نشان میدهد که اثر واحدهای مارنی، شیب و اقلیم بر مقدار تلفات خاک واحدهای کاری کاملاً معنیدار میباشد. بر اساس مقایسه میانگین مقادیر به روش دانکن واحدهای مارنی از نظر مقدار تلفات خاک دارای اختلاف معنیداری میباشند. بهطوری که واحد مارن پلیوسن (PL) و قرمز پائینی (OL) در یک گروه و واحد مارنی قم (OM)، واحد مارنی قرمز بالایی (Mu)، و مارن ائوسن (EM) هر کدام به تنهایی در یک گروه قرار میگیرند. در این واحدهای مارنی هرچقدر میزان سیلت موجود در آنها بالا باشد، فرسایشپذیری افزایش مییابد. زیرا سیلت چسبندگی ندارد و در اثر مرطوب شدن خاکدانهها به سهولت شکسته شده و ذرات سیلت جدا و منتقل میشوند. به همین ترتیب اثر شیب و اقلیم بر مقدار رسوب تولیدی واحدهای مارنی معنیدار میباشند.
حج حجم رواناب
تلفات خاک
شیب
2014
08
23
407
419
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120910_ea4d5f2f1cf9f0a8ebae13e525b2b405.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1393
28
2
اثرات کمپوست زباله شهری و EDTA (اتیلن دی آمین تترا استیک اسید) بر گیاه پالایی سطوح مختلف سرب و کادمیم توسط آفتابگردان
امیر
مصلحی
مجید
فکری
امیر
فتوت
آلودگی فلزات سنگین یکی از جدیترین مشکلات زیست محیطی است که در سراسر دنیا در حال گسترش میباشد. پژوهش حاضر به منظور مطالعه اثر EDTA (اتیلن دی آمین تترا استیک اسید) و کمپوست زبالهی شهری و هم چنین سطوح مختلف آلودگی سرب و کادمیم خاک بر وزن خشک گیاه، غلظت، مقدار و شاخص جذب عناصر سرب و کادمیم در گیاه آفتابگردان انجام شد. این آزمایش به صورت دو آزمایش مستقل در قالب طرح فاکتوریل با پایه کاملاً تصادفی با سه سطح آلودگی کادمیم (0، 50 و 100 میلی گرم بر کیلوگرم) و سه سطح آلودگی سرب (0، 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم) و چهار نوع کلات کننده شاهد، EDTA، کمپوست زباله شهری و کاربرد توأم EDTA و کمپوست زباله شهری اجرا شد. نتایج نشان داد که درسطح آلودگی200 میلی گرم سرب بر کیلوگرم خاک، کلات کننده توأم کمپوست و EDTAسبب افزایش غلظت بخش هوایی، شاخص جذب و مقدار کل سرب به ترتیب به مقدار 36/2، 83/1 و 13/2 برابر نسبت به شاهد شد و در سطح آلودگی 100 میلیگرم کادمیم بر کیلوگرم خاک این کلات کننده سبب افزایش غلظت کادمیم بخش هوایی، شاخص جذب و مقدارکل کادمیم به ترتیب به مقدار48/2،03/2 و 11/2 برابر نسبت به شاهد شد. به طور کلی کلات کننده توأم کمپوست زباله شهری وEDTA سبب بیشترین افزایش غلظت و مقدار عناصر سرب و کادمیم در گیاه نسبت به سایر کلات کنندهها و شاهد شد.
اتیلن دی آمین تترا استیک اسید
آلودگی فلزات سنگین
کلات کنندهها
2014
08
23
421
431
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120913_c4174f03a5cd91caa74f4d6752d4a2ce.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1393
28
2
بررسی تغییرات مکانی ویژگیهای شوری و سدیمی خاکهای منطقه چات در استان گلستان
معصومه
دلبری
سمانه
جهانی
آگاهی و شناخت ویژگیهای مهم خاک از جمله شوری و قلیاییت، نقش اساسی در مدیریت خاک و آب دارد. اهداف این تحقیق بررسی تغییرات مکانی و پهنهبندی هدایت الکتریکی (EC)، درصد سدیم قابل تبادل (ESP) و اسیدیته (pH) خاک در عمق سطحی (24-0 سانتیمتر) میباشد. این مطالعه روی دادههای مربوط به 152 نمونه خاک در منطقه چات در استان گلستان انجام گردید. روشهای تخمین مورد استفاده شامل روشهای زمین آماری کریجینگ معمولی، لاگ کریجینگ و کوکریجینگ و روش وزندهی عکس فاصله با توانهای 1 تا 3 میباشند. برای ارزیابی روشها از تکنیک ارزیابی متقابل با معیارهای ریشه مربعات خطا (RMSE)، میانگین قدر مطلق خطا (MAE) و میانگین انحراف خطا (MBE) استفاده گردید. نتایج آنالیز زمین آماری نشان داد که تمامی پارامترها از همبستگی مکانی متوسطی در سطح منطقه برخوردارند. بهترین مدل ساختار مکانی برای EC مدل نمایی و برای ESP و pH مدل کروی بوده است. EC خاک کمترین شعاع تأثیر (حدود 3000 متر) و ESP و pH بیشترین شعاع تأثیر (حدود 6000 متر) را داشتند. بر اساس نتایج حاصل از ارزیابی متقابل و با توجه به توانایی کریجینگ در ارائه میزان عدم قطعیت مقادیر برآورد شده، در مجموع روش کریجینگ معمولی به عنوان مناسبترین روش تخمین EC (dS/m 886/8=MAE)، pH (183/0=MAE) و ESP (19/13=MAE) خاک شناخته شد. نقشههای پهنهبندی نشان داد که مشکل شوری و قلیاییت در غالب نقاط دیده شده، با اینحال مقادیر EC و ESP بطور مشابه از شرق به غرب منطقه روند افزایشی دارند. بنابراین نواحی غربی منطقه بیشتر از سایر قسمتها نیازمند عملیات مدیریتی مناسب مانند تغییر الگوی کشت و یا عملیات اصلاح خاک میباشند.
اسیدیته خاک
تغییرات مکانی
درصد سدیم قابل تبادل
کریجینگ
هدایت الکتریکی
2014
08
23
433
446
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_120914_4e8347329a8210093b06c4ea7e0d0f14.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1393
28
2
کاربرد پارامترهای فراکتالی توزیع اندازه ذرات و خاکدانههای ریز در برآورد هدایت هیدرولیکی اشباع خاکهای استان گیلان
حسین
بیات
آزاده
صداقت
ناصر
دوات گر
علی اکبر
صفر سنجانی
هدایت هیدرولیکی اشباع خاک(Ks) یکی از مهمترین پارامترهای فیزیکی خاک بوده که اندازهگیری مستقیم آن به علت تغییرات مکانی و زمانی بسیار دشوار، هزینهبر و زمانبر است. از این رو از توابع انتقالی برای برآورد Ks بهرهگیری میشود. یافتن متغیرهایی که موجب بهبود برآوردKs شوند دارای اهمیت زیادی است. هدف از این پژوهش بررسی بهبود برآورد Ks با وارد کردن پارامترهای فراکتالی توزیع اندازه ذرات و خاکدانههای ریز در توابع انتقالی در گامهای مختلف بود. در هر گام یک تابع انتقالی با ورودیهای متفاوت و مجموعاً 6 تابع ایجاد شد. برای انجام این پژوهش تعداد 260 نمونه خاک از اراضی استان گیلان جمعآوری شد. توزیع اندازه ذرات (2-0 میلیمتر) و خاکدانههای ریز (2-0 میلیمتر) اندازهگیری شده و مدل فراکتالی بیرد و پریر (2003) بر این توزیعها برازش شد و پارامترهای مدل بهدست آمد. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که از دیدگاه آماری بین Ks و پارامترهای فراکتالی توزیع اندازه ذرات همبستگی معنیدار (01/0>P) وجود داشت. با وارد کردن پارامترهای فراکتالی ذرات و خاکدانههای ریز در توابع انتقالی به ترتیب در گامهای دوم و سوم برای برآورد Ks، ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE)بهطور معنیدار کاهش یافت. همچنین در گام چهارم افزایش میانگین هندسی قطر خاکدانهها اثر معنیدار بر برآورد Ks نشان داد. ولی در گام پنجم افزایش میانگین و انحراف استاندارد هندسی قطر ذرات اثر معنیدار بر برآورد Ks نداشت. در گام ششم با افزایش همزمان پارامترهای فراکتالی توزیع اندازه ذرات و خاکدانههای ریز نسبت به گامهای پیشین RMSE کاهش بسیاری نشان داد و بیشترین اثر را در برآورد Ks داشتند. روی هم رفته پارامترهای فراکتالی میتوانند بهعنوان متغیرهای ورودی مناسب در توابع انتقالی بهرهگیری شده و باعث بهبود برآورد Ks شوند.
توابع انتقالی
تئوری فراکتالی و میانگین هندسی قطر ذرات
2014
08
23
447
458
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_126211_7eee2d0a686d63b4cdda7d18a1dfd250.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1393
28
2
تهیه نقشه کربن آلی خاک با استفاده از خصوصیات توپوگرافی و زمینآمار در بخشی از منطقه توشن، استان گلستان
صدیقه
ملکی
فرهاد
خرمالی
علیرضا
کریمی کارویه
وجود تغییرات مکانی در خصوصیات خاک امری طبیعی میباشد و شناخت این تغییرات به ویژه در اراضی کشاورزی جهت برنامهریزی دقیق و مدیریت امری اجتناب ناپذیر است. مدیریت صحیح عملیات کشاورزی و حفظ مواد آلی خاک، از جمله عوامل مهم در کشاورزی پایدار میباشند. این تحقیق برای تخمین مکانی کربن آلی خاک با استفاده از شاخصهای توپوگرافی و روشهای کریجینگ، کوکریجینگ و وزندهی معکوس فاصله (IDW) در بخشی از اراضی شیبدار و لسی منطقه توشن، استان گلستان صورت گرفته است. بهمنظور انجام این مطالعه 135 نمونه به روش سیستماتیک تصادفی از عمق 20-0 سانتیمتری برداشت شد. نتایج نشان داد که کوکریجینگ معمولی با شاخص خیسی (TWI) بهعنوان متغیر کمکی با کمترین مقدار خطا نسبت به دو روش کریجینگ و روش وزندهی معکوس فاصله، برآورد دقیقتری از کربن آلی خاک ارایه داد که دلیل آن همبستگی مکانی بالای کربن آلی خاک با متغیر TWI میباشد. نقشه درونیابی شده کربن آلی کل موقعیت شیب نشان داد که با افزایش ارتفاع و درجه شیب مقدار کربن آلی خاک کمتر شده است. نسبت همبستگی مکانی کربن آلی برای موقعیتهای مختلف شیب متفاوت بود که این الگوها کاملا به ساختار توپوگرافی وابسته بودند
شاخص خیسی
کریجینگ
کربن آلی خاک
وزندهی معکوس فاصله
2014
08
23
459
468
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_126214_8849a561a1250309f53b3d3300825432.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1393
28
2
برآورد منحنی رطوبتی خاک با استفاده از اندازهگیری تخلخل قابل زهکشی در ستون خاک
حمیدرضا
کمالی
علیرضا
سپاسخواه
خصوصیات هیدرولیکی از مهمترین مشخصههای هر خاک میباشد که هدایت هیدرولیکی اشباع و پارامترهای مربوط به منحنی مشخصهی آن را شامل میشود. این خصوصیات کاربردهای متفاوتی در علوم آب و خاک دارد و از این رو تعیین یا تخمین آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. در پژوهش حاضر از دادهها و اطلاعات بدست آمده از آزمایش تخلخل قابل زهکشی در ستون خاک به روش معکوس، و همچنین رطوبت در مکش 5/1 مگاپاسکال، برای تخمین منحنی مشخصهی آب خاک استفاده شده است. آزمایش برای خاک سری دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز استان فارس (باجگاه)، و در دو تکرار انجام گرفته است. در تکرار اول مقادیر αv، nv و θr حاصل از بهینه سازی بترتیب برابر 37/2، 24/2 و 00/0 و در تکرار دوم برابر 77/1، 26/1 و 00/0 بدست آمد. برای ارزیابی مقادیر رطوبت تخمینی از آماره ی NRMSE استفاده شد که مقدار این آماره برای تکرار اول 1/4 درصد و برای تکرار دوم 3/2 درصد شد. نتایج بدست آمده نشان داد که آزمایش تخلخل قابل زهکشی برای تعیین پارامترهای معادلهی ون گنوختن (1980) برای منحنی مشخصه ی آب خاک در آن منطقه روش مناسبی میباشد.
منحنی مشخصه ی آب خاک
تخلخل قابل زهکشی
معادله ون گنوختن
2014
08
23
469
475
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_126215_eed8bab0f1bb512e6fd87574d0e82853.pdf