2024-03-29T18:09:08Z
https://srjournal.areeo.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=11860
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1396
31
4
31-4
2018
02
20
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_116165_b418597025eb18640ac9237f378514dd.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1396
31
4
عملکرد و ترکیب معدنی برگ و میوه کیوی در روشهای مختلف کوددهی
طاهره
رئیسی
بیژن
مرادی
جواد
فتاحیمقدم
کیوی، درختی با نیاز تغذیهای بالاست و برای دستیابی به عملکرد بهینه، این نیاز تغذیهای باید از طریق کوددهی تأمین گردد. تحقیق حاضر با هدف مقایسه روشهای مختلف کوددهی شامل پخش سطحی (شاهد)، چالکود و کودآبیاری به تنهایی یا در ترکیب با محلولپاشی بر غلظت عناصر غذایی در برگ و میوهی کیوی و نیز بررسی رابطهی بین ترکیب معدنی برگ و میوه کیوی با عملکرد در باغ کیوی پژوهشکده مرکبات و میوههای نیمهگرمسیری اجرا شد. نتایج نشان داد اثر روش کوددهی بر عملکرد معنیدار بوده و بیشترین مقدار این ویژگی در روش کوددهی کودآبیاری+محلولپاشی مشاهده گردید. علاوهبراین، اثر روش کوددهی بر غلظت نیتروژن، فسفر، پتاسیم و کلسیم در برگ و میوه کیوی معنیدار بوده و نیز با کاربرد محلولپاشی در همه تیمارهای مورد مطالعه مقدار نیتروژن، فسفر، پتاسیم و کلسیم در برگ کیوی افزایش یافتند. مازادبراین، صرفنظر از روش کوددهی، غلظت عناصر غذایی در برگ کیوی بهترتیب نیتروژن > پتاسیم > کلسیم > فسفر و در میوه کیوی به ترتیب پتاسیم > نیتروژن > کلسیم > فسفر کاهش یافت. بررسی نتایج نشان داد که نسبت بین غلظت عناصر غذائی در میوه به برگ کیوی (فسفر، پتاسیم و کلسیم) متأثر از روش کوددهی بود ولی روش کوددهی اثر معنیداری بر نسبت بین غلظت نیتروژن در میوه به برگ کیوی نداشت. همچنین، نتایج همبستگی نشان داد که مقدار عملکرد کیوی در زمان برداشت همبستگی معنیداری با غلظت نیتروژن، پتاسیم و کلسیم در برگ کیوی داشت. این درحالی بود که رابطهی خطی بین عملکرد کیوی و غلظت عناصر غذائی در میوه کیوی مشاهده نشد. مازادبراین، بررسی نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که غلظت پتاسیم در برگ به تنهایی قادر است بخش اعظم تغییرات در عملکرد درختان کیوی را توضیح دهد. علاوه براین، غلظت پتاسیم در برگ کیوی به همراه غلظت نیتروژن و کلسیم در برگ کیوی میتواند برای برآورد عملکرد در باغ کیوی مطالعه شده استفاده شوند. بهطورکلی با توجه به مجهز بودن تمام باغهای کیوی شمال کشور به سیستم آبیاری تحت فشار و افزایش معنیدار غلظت عناصر غذایی در برگ پس از انجام محلولپاشی تکمیلی، روش کودآبیاری+محلولپاشی میتواند در زمان و هزینهها صرفهجویی کرده و نیز منجر به افزایش غلظت عناصر غذائی در برگ و عملکرد درختان کیوی گردد.
پخش سطحی
چالکود
کودآبیاری
محلولپاشی و عناصر غذایی
2018
02
20
473
483
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_115838_8ec1744cefcebcbb80df45ae0f099931.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1396
31
4
اثر زئولیت طبیعی بر جذب مس و منگنز توسط گندم در خاکهای آلوده مناطق جنگی
علی
آزوغ
سیدکیوان
مرعشی
تیمور
بابائی نژاد
از محدودیتهای اصلی کشت گیاهان زراعی به خصوص گندم در خاکهای آلوده مناطق جنگی وجود غلظتهای بالای فلزات سنگین به خصوص منگنز و مس میباشد که با ورود به چرخه حیاتی گیاه باعث سمیت گیاه و به خطر انداختن امنیت غذایی جامعه میگردد. هدف از این پژوهش بررسی اثر زئولیت طبیعی بر جذب مس و منگنز خاکهای آلوده مناطق جنگی توسط گندم میباشد. این آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار برای هر گلدان در مزرعه پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی اهواز در سال زراعی 95-1394 اجرا گردید. تیمارها شامل چهار سطح زئولیت شامل: صفر (a1)، 5/0% (a2)، 5/1% (a3) و 5/2% (a4) از وزن خاک و دو سطح خاک شامل: خاک های آلوده مناطق جنگی مربوط به خط مقدم جبهه (b2) و سطح دیگر مربوط به خاکهای بدون آلودگی(b1) پشت خط مقدم جبهه انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که خاک های آلوده مناطق جنگی موجب افزایش معنیدار غلظت مس و منگنز در ریشه و اندام هوائی گندم شده بود. همچنین کاربرد مقادیر بیشتر زئولیت باعث کاهش معنیدار غلظت مس و منگنز و افزایش وزن خشک ریشه و اندام هوائی شد.
آلودگی گیاه
فلزات سنگین
امنیت غذایی
2018
02
20
485
495
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_115839_2c0273680845f91dcac541afa3d64615.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1396
31
4
روش تحلیل دادههای ترکیبی برای تشخیص وضعیت عناصر غذایی کممصرف با رویکرد تعادل عناصر در چغندرقند پاییزه
عبدالمحمد
دریاشناس
مجید
بصیرت
علی رضا
پاکنژاد
سروش
دریاشناس
تجزیه گیاه روش مفیدی است که با استفاده از روش های غلظت بحرانی و دریس به منظور ارزیابی و بهینهسازی عناصر غذایی چغندرقند بکار میرود ولی این رویکردها دو اریب دارند، یکی نادیده گرفتن ماهیت ترکیبی عناصر در تحلیل دادههای تجزیه گیاه و دیگری عدم استفاده از نسبت عناصر غذایی تأثیرگذار بر تغذیه گیاه است. با استفاده از روش تحلیل دادههای ترکیبی (CDA) و تعادلهای متعامد عناصر غذایی میتوان این اریبها را بر طرف ساخت. هدف از این تحقیق، توسعه استانداردهای DRIS و CND-clr[1] به CND-ilr[2] و تعیین نرمهای مرجع تعادل عناصر غذایی یا CND-ilr و ارزیابی وضعیت عناصرکممصرف برای چغندرقند پاییزه است. دادههای عملکرد ریشه و شکر و نمونههای گیاهی از 183 مزرعه چغندرقند پاییزه استان خوزستان طی 7 سال متناوب 79 -1373 جمعآوری شد و عناصر آهن، منگنز، روی و مس نمونههای برگ چغندرقند اندازهگیری گردید. عناصر غذایی کممصرف به سه فرم تعادلیilr3 = [Zn|Cu] و ilr2 = [Mn| Zn, Cu] و ilr1 = [Fe| Mn, Zn, Cu] طراحی گردید و شاخص نسبت لگاریتم ایزومتریک4 یا ilr برای این تعادلها محاسبه شد. جامعه مشاهداتی (183 مزرعه) براساس عملکرد ریشه و عملکرد شکر حد واسط (Cut-off yield) به ترتیب به مقادیر 32/60 و 41/9 تن در هکتار به دو گروه عملکرد بالا و پایین تقسیم شدند. نتایج نشان داد که بر اساس محاسبات حاصله و احتساب سه تعادل مذکور، "فاصله ایچسن" به میزان 3/0 (به عنوان شاخص پیشبینی کننده) برای تشخیص گروه "متعادل عناصر غذایی" از "نامتعادل عناصر غذایی" جامعه چغندرقند پاییزه بدست آمد. همچنین نرمهای مرجع برای سه تعادلilr1, ilr2, ilr3 تهیه گردید. روش تعادل ترازویی[3] برای ارزیابی عناصر کممصرف 33 مزرعه چغندرقند پاییزه با عملکرد کمتر از 60 تن در هکتار واقع در مربع TP با سه تعادل مذکور استفاده شد. نتایج نشان داد که به ترتیب غلظتهای 296، 120، 41 و 19 میلیگرم در کیلوگرم ماده خشک برگ عنصر آهن، منگنز، روی و مس واقع در ربع TN میتوانند به عنوان غلظتهای مرجع ilr* برای تشخیص تعادل بین این عناصر استفاده شوند زیرا که هر کدام از این غلظتها متاثر از اثرات متقابل و ترکیبی این 4 عنصر میباشند. همچنین نشان داده شد که برای افزایش کمی و کیفی چغندرقند ضرورتی به مصرف کود آهن نیست و اگر کوددهی آهن صورت گرفته است باید مقدار آن را کاهش داد. [1] .Compositional Nutrient Diagnosis- Centered Log Ratio [2] .Compositional Nutrient Diagnosis- Isometric Log Ratio [3] .Mobile and fulcrums balance system
فاصله ایچسن
نسبت لگاریتم ایزومتریک (ILR)
تعادل ترازویی
غلظت مرجع
2018
02
20
497
508
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_115840_92e02faa13c47370fe80e1b72a3cc483.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1396
31
4
مقایسه مدلهای مختلف منحنی مشخصه آب خاک در ارزیابی شاخص کیفیت خاکهای شالیزاری
لیلا
رضائی
سید علی اکبر
موسوی
ناصر
دواتگر
محمود
شعبانپور شهرستانی
کیفیت خاک بهطور مستقیم قابل اندازهگیری نبوده و از شاخصهای کیفیت خاک تعیین میشود. شیب در نقطه عطف منحنی مشخصه آب خاک (S) از جمله این شاخصها است. این شاخص با عوامل مختلفی مانند کربن آلی، جرم مخصوص ظاهری، بافت و ساختمان خاک در ارتباط است. مطالعه جاری با هدف مقایسه سه مدل برای تعیین شاخص S و ارزیابی کیفیت فیزیکی خاکهای شالیزاری با استفاده از آن انجام شد. برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی (بافت خاک، جرم مخصوص ظاهری، کربن آلی، رطوبت اشباع، رطوبت ظرفیت مزرعه و رطوبت در نقطه پژمردگی دائم) در 35 نمونه دست خورده از خاکهای شالیزاری شرق و غرب گیلان اندازهگیری شد. پارامترهای مدل ونگنوختن با نرمافزار RETC و پارامترهای مدلهای بروکز و کوری و گرانولت و گرانت با استفاده از نرم افزار MATLAB تعیین و شیب نقطه عطف منحنی مشخصه و شاخص S با استفاده از مدلها محاسبه شد. شاخصهای میانگین هندسی نسبت خطا (GMER)، انحراف استاندارد هندسی نسبت خطا (GSDER)، میانگین خطا (ME) و ریشه میانگین مربعات خطای نرمال شده (NRMSE)، برای ارزیابی نکوئی برازش مدلها و شاخصهای(S) محاسبه شده از آنها بکار رفتند. مدل گرانولت و گرنت با حداقل میانگین خطا و حداقل ریشه میانگین مربعات خطای نرمال شده در همه مکشها توانست منحنی مشخصه خاکهای مورد مطالعه را بهتر شبیهسازی کند. همچنین میانگین هندسی نسبت خطا و انحراف استاندارد هندسی نسبت خطا در این مدل نسبت به دو مدل دیگر در همه مکشها به یک نزدیکتر بود. استفاده از مدل گرانولت و گرنت در تعیین شاخص S با ME=-0.015 و NRMSE=0.4 در مقایسه با سایر مدلها از صحت بیشتری برخوردار بود. میانگین هندسی نسبت خطا و انحراف استاندارد هندسی نسبت خطا نیز در مدل گرانولت و گرانت کمتر از سایر مدلها بود (GMER=0.85 و GSDER=1.33). شاخص S با رس، جرم مخصوص ظاهری و رطوبت نقطه پژمردگی دائم همبستگی منفی معنیدار (P<0.01) و با رطوبت قابل استفاده و سایر ویژگیها همبستگی مثبت معنیدار (P<0.05) داشت. علیرغم اینکه برخی پژوهشگران بیان نمودهاند که استفاده از شاخص S نمیتواند معیار مناسبی از کیفیت فیزیکی خاک باشد ولی شاخص S تعیین شده در خاکهای شالیزاری مورد مطالعه، همبستگی معنیداری با بسیاری از ویژگیهای موثر بر کیفیت فیزیکی خاک داشت. بنابراین بهجای اندازهگیری چندین ویژگی موثر بر کیفیت فیزیکی خاک میتوان با استفاده از این شاخص شرایط فیزیکی خاکهای مختلف و اثر عملیات مدیریتی بر آنها را مقایسه نمود. در خاکهای شالیزاری موردمطالعه، شاخص کیفیت فیزیکی بیش از 035/0بود که نشاندهنده کیفیت مناسب خاکها برای شالیزاری است.
تراکم
ماده آلی
جرم مخصوص ظاهری
رطوبت نقطه پژمردگی دائم
رطوبت ظرفیت مزرعه
2018
02
20
509
523
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_115858_7077ec1a2006084b9cb7a4e0886853ad.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1396
31
4
اثر بیوچار کود گاوی بر ترکیب شیمیایی اسفناج رشد یافته در وضعیتهای رطوبتی مختلف در یک خاک آهکی
ادریس
گویلی
سید علی اکبر
موسوی
علی اکبر
کامگار حقیقی
تولیدموفقیتآمیزگیاهانمستلزمخاک مناسبووجودمقدارکافیازعناصرغذاییو قابلاستفادهگیاهاناست.عناصرغذایینهتنها بایدبهصورتترکیباتیباشندکهبهسهولت مورداستفادهگیاهانقرارگیرند،بلکهتعادلبینمقدارآنهانیزحائزاهمیتاست. مواد آلی و موادی که برای اصلاح خاک و یا مقابله با شرایط تنش استفاده میشوند میتوانند بر غلظت عناصر غذایی در گیاه مؤثر باشند. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی اثر سطوح بیوچار کود گاوی بر ترکیب شیمیایی گیاه اسفناج (رقم Viroflay) رشد یافته در شرایط تنش رطوبتی در یک خاک آهکی در شرایط گلخانهای بهصورت فاکتوریل ودرقالبطرحکاملاًتصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل چهار سطح بیوچار (صفر، 25/1%، 50/2% و 5 درصد وزنی) و سه سطح رطوبتی (ظرفیت مزرعه (بدون تنش)، 70% و 55 درصد ظرفیت مزرعه) بود. نتایج نشان داد که اعمال سطوح تنش رطوبتی سبب کاهش معنیدار جذب همه عناصر مورد مطالعه و افزایش غلظت عناصر سدیم، پتاسیم، فسفر و نیتروژن در اندام هوایی اسفناج شد. همچنین کاربرد 25/1 درصد بیوچار سبب افزایش منگنز، سدیم، پتاسیم، کاربرد 5/2 درصد بیوچار سبب افزایش فسفر، منیزیم، سدیم، پتاسیم و کاربرد 5 درصد بیوچار نیز سبب افزایش منگنز، نیتروژن، فسفر، منیزیم و سدیم در اندام هوایی اسفناج شد. بهطورکلی، کاربرد بیوچار و سطوح رطوبتی خاک سبب تغییر ترکیب شیمیایی و غلظت و جذب عناصر (بهویژه عناصر پرمصرف) در اندام هوایی اسفناج شد. بنابراین در مواردی که به منظور کاهش اثرات تنش رطوبتی بر گیاه از بیوچار استفاده میشود بایستی به تغییرات احتمالی در ترکیب شیمیایی گیاه و غلظت عناصر نیز توجه شود و این موضوع در مدیریت حاصلخیزی خاک و تغذیه گیاه در مناطق خشک مد نظر قرار گیرد. بایستی توجه شود که اثر بیوچار بر ترکیب شیمیایی گیاه و همچنین ویژگیهای خاک به نوع مواد اولیه مورد استفاده و شرایط تهیه بیوچار، نوع و رقم گیاه و شرایط خاک مورد مطالعه بستگی دارد بنابراین توصیه میشود به منظور دستیابی به نتایج وسیعتر و مطمئنتر، آزمایش در شرایط مزرعه برای گیاهان مختلف و با استفاده از بیوچار تولید شده از منابع متفاوت و در شرایط مختلف انجام شود.
زغال زیستی
عناصر پر مصرف
عناصر کم مصرف
ظرفیت زراعی
تنش خشکی
وضعیت تغذیه
2018
02
20
525
544
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_115854_e83e3338b14cff3127746881acd036e1.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1396
31
4
ارزیابی توابع انتقالی رگرسیونی در برآورد دامنه رطوبتی با حداقل محدودیت (LLWR) با بهکارگیری ویژگیهای خاک
حسین
بیات
لادن
حیدری
گلناز
ابراهیم زاده
دامنه رطوبتی با حداقل محدودیت [1](LLWR) از شاخصهای مهم فیزیکی و کیفی خاک بوده که اندازهگیری آن کاری دشوار و زمانبر است. هدف از این پژوهش، برآورد LLWR با بهرهگیری از پارامترهای زود یافت خاک با روش رگرسیونی است. در این پژوهش، بعد از جمعآوری 192 نمونه خاک از 24 محل در استان آذربایجان غربی، منحنیهای مشخصه رطوبتی، مشخصه مقاومت خاک و تراکم محصور آنها اندازهگیری شد. برای تخمین چهار حد رطوبتی تعیینکننده LLWR (θFc، θPWP، θAFP و θSR) ابتدا خصوصیات پایه خاک (رس و نسبت سیلت به شن)، بهعنوان متغیرهای ورودی استفاده شد و مدل پایه ایجاد شد. سپس، با افزودن خصوصیات منحنی تراکم محصور و فیزیکی-شیمیایی در گامهای مختلف به متغیرهای ورودی پیشین، مجموعاً هفت تابع انتقالی ایجاد شد. با واردکردن پارامترهای تراکم محصور بهتنهایی و بههمراه خصوصیات فیزیکی و شیمیایی مختلف به ترتیب در گامهای دوم و سوم برای برآورد حدود رطوبتی LLWR و محاسبه آن، ریشه میانگین مربعات خطا و معیار اطلاعات آکایک بهطور معنیدار کاهش یافتند. مقادیر R محاسبهشده برای PTFها نشان داد که استفاده از PTF3، PTF5و PTF7 بهجای PTF1 برآورد حدود رطوبتی را به مقدار فراوانی بهبود بخشید ( R مساوی 70/0، 73/0 و 77/0 به ترتیب برای PTF3، PTF5 و PTF7در مقابل 39/0 برای PTF1). بنابراین میتوان حدود رطوبتی را با دقت قابل قبولی (31/154- = AICو 77/0R =) با استفاده از پارامترهای منحنی تراکم به همراه خصوصیات فیزیکی و شیمیایی تخمین زد. [1]. Least limiting water range
تراکم محصور
منحنی مشخصه آب خاک
منحنی مشخصه مقاومت خاک
2018
02
20
545
558
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_115865_452d61f958ba14aba028142351095750.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1396
31
4
الگوی تجمع ماده خشک و سرعت رشد محصول پیاز در اثر برگپاشی با منابع مختلف روی
محمدرضا
رفیع
امیرحسین
خوش گفتارمنش
حسین
شریعتمداری
عبدالستار
دارابی
الگوی تجمع ماده خشک و سرعت رشد محصول از ویژگیهای مهم مؤثر بر تولید بهینه محصول هستند. تغذیه گیاهتأثیر قابل ملاحظهای بر الگوی رشد گیاه دارد. در این پژوهش، تأثیر برگپاشی روی (Zn) از منابع سولفات روی و کمپلکسهای سنتزیمتیونین-روی و لیزین-روی بر الگوی تجمع ماده خشک، سرعت رشد محصول و برخی دیگر از شاخصهای رشد پیاز (Allium cepa L.) پریماورا بررسی شد. برگپاشی روی (با غلظت 5 در هزار) در دو نوبت، اوایل دوره رشد سریع گیاه (در مرحله رشد پهنک) و اوایل دوره تشکیل سوخ انجام گرفت. نتایج نشان داد که مرحله رشد کند تا 128 روز بعد از جوانهزنی ادامه داشت و سپس مرحله رشد سریع برگ آغاز شد. بیشترین شاخص سطح برگ (44/3)، سرعت رشد سوخ (30/31 گرم در متر مربع در روز)، سرعت رشد محصول (70/40 گرم در متر مربع در روز)، سرعت نسبی گیاه (0966/0 گرم در گرم در روز) و زیستتوده کل با برگپاشی لیزین-روی حاصل شد. به همین دلیل بیشینه زیستتوده کل (87/14 کیلوگرم در مترمربع)مربوط به این تیمار بود. برگپاشیروی تأثیر معنیداری بر زمان تشکیل سوخ نداشت. مقایسه الگوی تجمع ماده خشک در بین تیمارهای مختلف نشان داد که برگپاشی آمینوکلات لیزین-روی باعث افزایش معنیدار وزن خشک گیاه (33 درصد در مقایسه با شاهد) شد و این روند تا انتهای فصل رشد نیز ادامه داشت. براساس نتایج بدست آمده، برگپاشی لیزین-روی بر الگوی رشد گیاه تأثیر داشته و با بهبود شاخصهای تجمع ماده خشک، شاخص سطح برگ، سرعت رشد سوخ و سرعت رشد محصول، سبب تولید بیشترین زیستتوده کل در بین تیمارهای مورد آزمایش شد. برگپاشی آمینوکلات متیونین-روی نیز باعث افزایش معنیدار زیست توده کل و کیفیت سوخ شد در حالیکه برگپاشی سولفات روی فقط سبب افزایش معنیدار غلظت روی در سوخ پیاز گردید. با توجه به نتایج این پژوهش، برگپاشی با آمینوکلات لیزین-روی برای بهبود عملکرد و کیفیت پیاز در خاکهای آهکی دارای کمبود روی توصیه میشود.
آنالیز رشد
روی
آمینوکلات روی
سولفات روی
2018
02
20
559
572
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_115894_a609af6be455d57339f1aec6b6f204c1.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1396
31
4
منحنی رخنه نانوذرات مگنتیت پایدار شده با سدیم دودسیل سولفات در دو خاک درشت بافت
احمد
فرخیان فیروزی
محمدجواد
امیری
حسین
حمیدیفر
مهدی
بهرامی
با توجه به کاربرد روزافزون نانوذرات و ورود آنها به زیست بوم، ضروری است انتقال نانوذرات در خاک مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. هدف این پژوهش مطالعه کمّی انتقال نانوذرات مگنتیت پایدارشده با سدیم دودسیل سولفات در ستونهای دو نوع خاک (شن لومی آلوده به کادمیم و شن) در شرایط رطوبتی اشباع بود. بدین منظور، با انجام آزمایشهای انتقال در ستونهای شیشهای، منحنی رخنه نانوذرات و کلراید در شرایط اشباع اندازهگیری شد و تأثیر غلظت نانوذرات (1/0 و 5/0 گرم در لیتر) و اثر عامل فیزیکی شدّت جریان منفذی (تحت بار آبی 2 و 10 سانتیمتر محلول زمینه) بر انتقال نانوذرات در خاک شنی بررسی شد. نتایج نشان داد که در شرایط استفاده از نانوذرات با غلظت 1/0 گرم در لیتر، 100% نانوذرات در لایه 5/0 سانتیمتر از سطح خاک شن لومی باقی ماند که نشان دهنده جذب نانوذرات به رسهای خاک و پالایش فیزیکی نانوذرات مگنتیت پایدار شده میباشد. اما منحنی رخنه نانوذرات در خاک شنی نشان داد که با افزایش قطر ذرات خاک نسبت به خاک شن لومی تحرّک نانوذرات در خاک بیشتر شد. با تغییر شدت جریان منفذی در ستون خاک شنی، حداکثر غلظت نسبی نانوذرات در جریان خروجی تغییری نکرد. با کاهش غلظت نانوذرات در سوسپانسیون ورودی به ستون خاک شنی انتقال نانوذرات مگنتیت پایدارشده افزایش یافت. بنابراین، میتوان نتیجهگیری کرد که قابلیت انتقال نانوذرات مگنتیت پایدار شده با سدیم دودسیل سولفات در خاکهای مورد مطالعه بسیار کم بود.
انتقال نانوذرات
جریان منفذی
محیط متخلخل
منحنی دررو
2018
02
20
573
586
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_115897_1676b5600eed2e76456ab4199191ffa2.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1396
31
4
ارزیابی خطای برآورد در تعدادی از مدلهای توزیع اندازه ذرات برای توصیف دانهبندی رسوبات آبی
فرخ
اسدزاده
توزیع اندازه ذرات رسوب از فاکتورهای کلیدی رسوب محسوب شده و بسیاری از ویژگیهای مربوط به رسوبات از جمله ویژگیهای هیدرولیکی و الکتریکی و ویژگیهای مرتبط با فرسایش و قابلیت انتقال آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از این مطالعه مقایسهی تحلیلی خطای برآورد در تعدادی از مدلهای ریاضی توزیع اندازه ذرات در توصیف رسوبات انباشته شده در پشت بندهای رسوبگیر متوالی بود. برای این منظور 20 نمونه رسوب از چهار آبراههی فصلی در مناطق نوشان و انبی ارومیه تهیه شده و توزیع اندازه ذرات آنها به روش هیدرومتری تعیین شد. به منظور بررسی کارایی مدلها از ضرایب کارایی با ماهیت متفاوت استفاده شد. خوشهبندی سلسله مراتبی مدلها براساس منتخب نشان داد که 6 مدل ویبول، فردلاند، ویبول اصلاح شده،ونگنوختن، ONL و ORL نسبت به سایر مدلها کارایی بهتری داشتند. در بین این مدلها نیز مدل ویبول دارای برتری نسبی در مقایسه با سایرین بود. کارایی مدلهای برگزیده از نظر ضریب تبیین با افزایش درصد شن (ماسه) در نمونههای رسوب افزایش یافت. خطای نسبی مدلها در دامنهی ذرات با قطر 2-005/0 میلیمتر کم بوده و مدلها توانایی مطلوبی در پیشبینی مقدار شن (ماسه) در نمونههای رسوب داشتند.
بند رسوبگیر
مدلهای ریاضی
کارایی مدل
مدل ویبول
2018
02
20
587
599
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_115903_5a12773976012cb8eccea432189e0d82.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1396
31
4
مدلسازی رابطه عمق خاک و ویژگیهای پستی و بلندی زمیننما به منظور پیشبینی عمق خاک در زیر حوضه ریمله استان لرستان
مراد
سپهوند
فرهاد
خرمالی
فرشاد
کیانی
کامران
افتخاری
پی بردن به عمق خاک و تغییرات آن با انجام مطالعه خاکشناسی و حفاری خاک امکانپذیر است ولی مستلزم صرف بودجه، وقت و نیروی انسانی ماهر و متخصص است. رهیافت مدلسازی روابط خاک- زمیننما این امکان را میدهد تا با توجه به ویژگیهای پستی و بلندی زمیننما بتوانیم مدل پیشبینی عمق خاک را از طریق روش آماری رگرسیون خطی چندگانه تهیه نماییم. در این تحقیق ویژگیهای اولیه و ثانویه پستی و بلندی زیر حوضه ریمله واقع در استان لرستان (منطقه زاگرس میانی) از مدل رقومی ارتفاع (DEM) استخراج گردیدند. سپس، در 189 نقطه در سطح زیر حوضه که به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند عمق خاک با حفاری (با مته)به وسیله متر اندازهگیری شد.دادههای مربوط به عمق خاک و ویژگیهای پستی و بلندی زمیننما به روش آماری رگرسیون خطی چندگانه (شیوه گام به گام) با استفاده از نرمافزار SPSS 19 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که پیشبینی عمق خاک با مدل با دو ویژگی درصد شیب و ارتفاع از سطح دریا رابطه منفی معنادار (01/0>P) دارد. ضریب همبستگی مدل برابر با 63/0 به دست آمد. نمودار عمق پیشبینی شده در مقابل عمق مشاهده شده خاک نیز رابطه خطی با ضریب همبستگی 65/0 را نشان داد. سایر ویژگیهای پستی و بلندی زمین نما نیز بر عمق خاک مؤثر بودهاند، اما تأثیر آنها در سطح 5 درصد معنادار نشده است. بنابراین، در مدل پیشبینی عمق خاک دخالت داده نشدهاند.
زاگرس میانی
درصد شیب
مدل رقومی ارتفاع
2018
02
20
601
611
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_115905_a30eb90de35b2236c89b6146aea069bf.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1396
31
4
پهنهبندی هدایت هیدرولیکی اشباع لایه سطحی خاک با بافت لوم و لوم شنی دشت سیستان
تارخ
احمدی
معصومه
دلبری
پیمان
افراسیاب
هدایت هیدرولیکی اشباع خاک (Ks) یکی از پارامترهای اساسی در مطالعات حرکت آب و املاح در خاک و طراحی پروژوههای آبیاری و زهکشی است. بنابراین، شناخت الگوی توزیع مکانی آن از اهمیت فراوانی برخوردار میباشد. هدف از پژوهش حاضر پیشبینی الگوی پراکنش مکانی Ks در مزرعه تحقیقاتی سد سیستان با استفاده از روشهای میانیابی بوده است . برای این منظور تعداد 113 آزمایش نفوذ تک حلقهای بیرکن در خاکهای مزرعه با فواصل حدود 80 متر انجام گردید. ضریب Ks با استفاده از الگوریتمهای محاسباتی بیرکن شامل BESTslope، BESTintercept و BESTsteady بهدست آمد. متوسط خطای نسبی برازش برای الگوریتمهای BESTslope و BESTintercept بهترتیب 19/5% و 35/9 درصد بوده که رضایت بخش است. برای مقایسه دقت تخمین از پارامترهای ضریب تعیین وزنی (ωr2) و خطای استاندارد (SE) استفاده شد. براساس نتایج بهدست آمده، هدایت هیدرولیکی اشباع از همبستگی مکانی متوسط با ساختار غالب نمایی برخوردار بود. همچنین نتایج نشان داد که در بافت لوم و لوم شنی که بافت غالب منطقه مورد مطالعه است و برای هر سه الگوریتم محاسباتی بیرکن، روش لوگ کریجینگ با اختلاف نه چندان زیاد نسبت به سایر روشهای میانیابی، بیشترین مقدار ωr2 و کمترین مقدار SE و در واقع بیشترین دقت تخمین را داشت. از طرفی دقت تخمین در الگوریتم BESTsteadyکه سادهترین فرآیند محاسباتی را در مقایسه با دو الگوریتم دیگر دارد، بیشتر بود. بنابراین طبق نتایج بهدست آمده، روش لوگ کریجینگ نمایی بهعنوان بهترین روش میانیابی برای تعیین الگوی پراکنش مکانی هدایت هیدرولیکی اشباع خاک براساس مقادیر Ks بهدست آمده از الگوریتم ساده و کاربردی BESTsteady در خاک های لوم و لوم شنی پیشنهاد میشود.
آزمایش نفوذ بیرکن
الگوریتم های محاسباتی
نیمتغییرنما
میانیابی مکانی
2018
02
20
513
526
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_115923_33dbe9aa9e519c51d9a41e049a16879f.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1396
31
4
بررسی پراکنش فلزهای سنگین در خاکهای اطراف کارخانه سرب و روی زنجان
یونس
خسروی
عباسعلی
زمانی
عبدالحسین
پری زنگنه
محمدرضا
یافتیان
آلودگی خاک به فلزهای سنگین یک مشکل اساسی و در حال گسترش در کشور ما به شمار میآید. بنابراین آگاهی از الگوی توزیع مکانی خاکهای حاوی فلزهای سنگین، میتواند نقش مهمی در ارزیابی پتانسیل آلودگی در یک منطقه داشته باشد. با این هدف در این پژوهش تلاش شدتا با استفاده از علم آمار مکانی، الگوی مکانی حاکم و تغییرات مکانی برخی از فلزهای سنگین شامل کبالت، نیکل، مس، روی، کادمیومو سرب در خاکهای اطراف کارخانه سرب و روی ایران در زنجان مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. بدین منظور 126 نمونه خاک در پیرامون کارخانه مزبور و از شعاع صفر تا 5000 متری از مرکز کارخانه و از عمق صفر تا 15 سانتیمتری جمع آوری شد. نتایج تحقیق نشان داد که بالاترین میانگین غلظت فلزهای سنگین در خاکهای سطحی مربوط به عنصر روی و کمترین غلظت مربوط به کبالت بود (Zn > Pb >Ni>Cu > Cd > Co) که در مقایسه با استانداردهای جهانیخارج از دامنه محدودههای اندازهگیری شده قرار داشت. بر اساس نتایج آماره موران عمومی و در سطح یک درصد معنیداری، مشخص گردید تمامی فلزهای سنگین مورد بررسی در منطقه مورد مطالعه دارای ساختار فضایی بوده و از یک الگوی خوشهای برخوردار بودند. پراکنش و توزیع مکانی فلزهای سنگین در منطقه مورد مطالعه بهگونهای بود که بیشترین تمرکز لکههای داغ فلزهای سنگین در اطراف شرکت سرب و روی به ترتیب مربوط به فلزهای سرب، کبالت و روی بود. مقدار این فلزها در خاک در بیشترین مقدار برحسب میلیگرم فلز بر کیلوگرم خاک به ترتیب برابر با 2990، 20 و 30167 اندازهگیری شد. مهمترین دلیل چنین توزیعی برای این سه فلز را میتوان فعالیت کارخانه دانست. نتیجه تحلیل تغییرنگارها در پراکندگی فلزهای سنگین نشان داد که نمونههای خاک حاوی فلز نیکل، دارای وابستگی مکانی ضعیف، نمونههای خاک حاوی فلزهای مس، کادمیم و سرب دارای همبستگی مکانی قوی و خاکهای حاوی فلزهای کبالت و روی از همبستگی مکانی متوسط برخوردار بودند.
آلودگی خاک
آمار فضایی
موران عمومی
G*
کریجینگ
2018
02
20
627
639
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_115952_a8e181dde810215b52aa1bbb4b508c56.pdf
پژوهش های خاک
2228-7124
2228-7124
1396
31
4
اشتقاق و ارزیابی تابع انتقالی طیفی و تابع انتقالی خاک به منظور برآورد ظرفیت تبادل کاتیونی
صلاح الدین
کریمی
مسعود
داوری
ابراهیم
بابائیان
ظرفیت تبادل کاتیونی (CEC) یکی از مهمترین ویژگیهای فیزیکوشیمیایی خاک است که در حاصلخیزی خاک و مدیریت کیفیت آن اهمیت بسیاری دارد. اندازهگیری CEC بهروش مستقیم دشوار، زمانبر و پر هزینه میباشد. هدف از این پژوهش، ارزیابی عملکرد دادههای طیفی خاک در مقایسه با ویژگیهای مبنایی خاک بهعنوان متغیرهای ورودی توابع انتقالی در برآورد CEC خاک میباشد. بدین منظور، تعداد 120 نمونه خاک از منطقه مورد مطالعه جمعآوری گردید. سپس CEC و برخی از ویژگیهای زودیافت خاکها در آزمایشگاه با روشهای استاندارد اندازهگیری شد. همچنین رفتار طیفی خاکهای مورد مطالعه نیز با دستگاه طیفسنجی انعکاسی زمینی در دامنه 2500 - 350 نانومتر تعیین شد. پس از ترسیم منحنیهای انعکاس طیفی و استخراج دادههای طیفی، برخی از روشهای پیشپردازش طیفی مورد ارزیابی قرار گرفت. با استفاده از روش رگرسیون خطی چندگانه گامبهگام، ظرفیت تبادل کاتیونی و نیز برخی از ویژگیهای مبنایی خاک برآورد شدند. سه سناریو تابع انتقالی شامل تابع انتقالی طیفی (STF)، تابع انتقالی خاک (PTF) و تابع انتقالی مرکب (SPTF) مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. بر پایه نتایج، STF در مقایسه با دیگر توابع انتقالی، دارای صحت بالاتری (cmolc/kg 57/2 =RMSE، 50/1 = RPD) در برآورد CEC خاک بود. در این میان، PTF (cmolc/kg 55/3 =RMSE، 09/1 = RPD) و SPTF (cmolc/kg 06/4 =RMSE، 95/0 = RPD) از صحت پایینتری برخوردار بودند. بهطور کلی، نتایج این پژوهش نشان میدهد دادههای طیفی خاک میتوانند بهعنوان روشی غیرمستقیم، ساده، سریع و کارآمد در برآورد CEC خاک مورد استفاده قرار گیرند.
بازتاب طیفی خاک
رگرسیون خطی چندگانه گامبهگام
منحنی حذف پیوستار
ویژگیهای زودیافت خاک
2018
02
20
641
653
https://srjournal.areeo.ac.ir/article_115957_c62638f8e9a6a2095d0f34a7d23b2470.pdf